امروز

جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳

  ساعت

۰۵:۲۵ قبل از ظهر

سایز متن   /

یکی از ویژگی های عمده تکلیف مداری در جامعه ما که بر پايه مدنيت اخلاق و دين استوار شده این است که نهاد خانواده همواره به عنوان مهم‌ترين واحد اجتماعي مورد توجه و حمايت نظام حقوقی بوده است. در واقع، مهم‌ترین انگیزه برای حمایت‌های گوناگون قانون از این نهاد، توجه به پایداری و مانایی این رابطه حقوقی و ارائه راه ‌حل برای تحکیم و ارتقاء آن است، که موجب می‌شود عقد ازدواج را از سایر قراردادها متمایز گرداند.

چنانکه می‌دانیم، پس از انعقاد نکاح رابطه شرعی زوجیت به وجود می‌آید و در قوانین جاری ثبت واقعه ازدواج دائم نیز یک تکلیف قانونی است و این رابطه صرفاً با طلاق، آن‌ هم با حصول شرایطی امکان‌پذیر است.
اینک سؤال اصلی این است که چطور ممکن است که قبل از رانندگی با خودرو و یا بهره گیری از ظرفیتهای رایانه، لزوم اخذ گواهینامه امر منطقی و ضروری است، لیکن در امر ازدواج که مهمترین رخداد زندگی هر فرد است، این مسئله مورد غفلت واقع می شود. از این رو، آشنایی با رهنمودهایی در این زمینه برای تمامی خانواده ها می تواند بسیار کارساز باشد.

معیار های منطقی در همسر گزینی
ضرورت توجه به شاخص های اساسی در انتخاب همسر، مرحله‌اي مهم و سرنوشت ‌ساز در زندگی هر فردی بحساب می آید. روند رو به تزايد طلاق در سال‌هاي نخست زندگي مشترك، بيانگر نقصان بينش داوطلبان ازدواج در مسايل گوناگون است. بنابراین یکی از عوامل مهمی که سلامتی، استواری و پویایی خانواده را تضمین می کند و این نهاد را از گزند انواع آسیب ها و آفت های آتی مصون می دارد، کسب آموزه های لازم قبل از ازدواج است.
از جمله نکاتی که هنگام انتخاب همسر باید ملحوظ نظر طرفین قرار گیرد، توجه به همسان گزینی است که نقش مهمی در روابط پایدار بعد از وصلت خواهد داشت. در این ارتباط برخی کارشناسان مسائل خانواده معیار هایی به مانند همطرازی در مسائل مالی را جهت تحقق همساني زن و مرد لازم دانسته اند و بر همين اساس، افراد را به احراز بالاترين سطوح ممکن توصيه و تشويق مي‌كنند. اما در مقابل اين برخورد نسبتاً انقباضی، اسلام به عنوان مكتب ديني و الهي، رويكردي اصلاحي را به نمايش گذاشته و در جهت تغيير پندارهاي فرهنگي نا درست مانند پا فشاری بر شاخص های مادی كوشيده ملاک هم طرازی را نسبت به موضوع همسانی تغییر دهد. بدین طریق که از ديدگاه اسلام، مهم‌ترين معيارهاي انتخاب همسر، دينداري و ‌ايمان به ارزش‌هاي اخلاقي و صلاحيت خانوادگي همسر است، گرچه خصوصيات جسمي، اقتصادي و اجتماعي غیر ملحوظ واقع نشده، لیکن معيارهاي اساسی براي انتخاب يا عدم انتخاب همسر به حساب نمی آیند.
پیامبر اکرم(ص) اعضاي جامعه اسلامي را به زمينه سازي براي ازدواج مردان و زنان مجرد، فراخوانده و فاصله گرفتن از آنرا دوری از سنت خویش قلمداد نموده است. در عين حال، نه تنها تمّكن مالي را شرط ‌اين وصلت ندانسته، بلكه با تکیه بر کلام وحی، ازدواج را براي افراد بي بضاعت موجب استغناء و برخورداري آنان از فضل الهي قلمداد کرده است.

2.1- شایستگی خانوادگی
منظور از شایستگی خانوادگی یعنی، زن و مرد از نظر شئون خانوادگی با هم متناسب باشند. بدین توصیف که زوجین باید از نظر فرهنگ خانوادگى و روحیات، هم ‌سطح یکدیگر باشند تا بتوانند به خوبى یکدیگر را درک نموده و کانون زندگیشان را گرم و پر رونق نگه دارند.
با این حال، آنچه در باره معنای هم طراز بودن در ازدواج، میان همسانی شرعی و عرفی مشترک بوده، عبارت است از: همتایی و هم طرازی زوجین به لحاظ دینی، و دارا بودن شرایط مذهبى و اخلاقى، نه همتایی و هم طرازی در مسائل مادّى و مالى.
بدیهی است مهمترین دليل اهتمام اولياي دين به عنصر اخلاق در روابط خانوادگي تکیه بر همان جمله معروف لقمه حلال است، زیرا ويژگي‌هاي خانواده از طريق ژن‌ها به فرزندان منتقل مي‌شود. بهره مندي فرزندان از خصايص نيكوي اخلاقي، دليل پاكي وراثت و فضيلت ريشه خانوادگي آنان است. در عین حال علاوه بر انتقال خصوصيات از طريق وراثت، در مسائل اکتسابی نوع تربيت خانواده نيز به عنوان يكي از مهم‌ترين عناصر تربيت در پرورش فرزندان تأثير دارد.

2.2- نیکویی در سیرت
هم چنین بر اساس منابع اسلامي، زيبايي و جذابيت زوجین در عقل و فرزانگي آنان قرار داده شده است. بدين جهت، علاوه بر آنکه تأكيدي بر زيبايي ظاهري آنان، به عنوان معياري براي همسر گزيني صورت نگرفته، در مواردي اولياي دين دختران و خانواده آنان را به ازدواج با مردان نيك سيرت، به رغم نا زيبايي ظاهري بر انگيخته‌اند. زیرا در سایه ی اخلاق نیک و خوش رفتاری است که می توان در قلبها نفوذ کرد. خوش خلقی ضمن آنکه باعث پیشرفت امور و توفیق در کارهای خانوادگی و اجتماعی می شود، از مشقّت ها و سختی های موجود در جریان زندگی می کاهد، بازده تلاش انسانها را می افزاید و بالأخره به کمک آن از عهده ی حلّ هر مشکلی بر می آید.

آسیب شناسی برخی از ازدواج های امروزی
در شرایط کنونی یکی از معضلات جاری این است که به زوج‌های جوان تا قبل از مرحله ازدواج، اطلاعات و آموزش‌های صحیح برای تشکیل خانواده داده نمی‌شود و بسیاری از آنها به جای آنکه از منابع قابل اعتماد مانند محتوای آموزش رسمی، یا منابع منتشر شده و موثق مسئولان فرهنگی در کسب آموزش لازم استفاده کنند، ناچار به منابع گمراه‌ کننده از جمله فضای مجازی رو می‌آورند که حاوی شیوه‌های نا درست و آفاتی هستند که معمولاً مخاطبین خود را دچار سر درگمی و حیرت می کنند. بدیهی است این امر حیات جامعه را تهدید و بر شکل گیری نهاد خانواده که باید با عوامل تحکیم‌ بخش جاودانه شود، اثر سوء می‌گذارند. برخی از این آسیب ها عبارت اند از:

1.2- تحمیل پیوند زناشویی
نخستین شرط تشکیل خانواده پایدار، آزادی نسبی دختر و پسر در انتخاب همسر و تحمیل نکردن پیوند زناشویی بوسیله اطرافیان، بر آنها است. البته این بدان معنا نیست که جوانان در تشکیل خانواده بی نیاز از بهره گیری از مشورت والدین خود باشند. لیکن در نهایت، خود آنها هستند که باید همسر آینده شان را انتخاب کنند.
پیامبر(ص) به روشنی اعلام می کنند که دو طرف ازدواج در انتخاب همسر، آزادند و ثروت نمی تواند جایگزین محبت دو نفری که به هم علاقه مند هستند، گردد. جامعه شناسان نیز از دیر باز، ازدواج های تحمیلی را زمینه ساز اختلافات خانوادگی و فروپاشی خانواده می دانند. بدین سان، طبیعی است که ازدواج تحمیلی، پایدار نمی ماند.
در استحکام و انحلال بنیاد خانواده، عوامل متعددی دخالت دارند و هر یک از عوامل اثرات گوناگون آنی یا تأخیری برجا می گذارند. از جمله راهکارهای ممکن کسب مهارتهای زندگی و در نتیجه تحصیل قدرت خود اتکایی قبل از ازدواج است. حتی چنانچه در این خصوص قصوری شده باشد، باید با ظرفیت سازی های لازم بعد از ازدواج جبران نمود و الا در ادامه زندگی در انتظار شعله ور شدن اختلافات و بروز طلاق عاطفی و در نهایت جدایی خواهیم بود. بعلاوه، یکی از آثار و عواقب سوء آن فراهم شدن زمینه دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان، والدین زن یا شوهر می باشد. هم چنین دیده شده در مواردی بستگان درجه یک، علیرغم حسن ظن و علاقه، بگونه ای در زندگی مشترک فرزندانشان ورود پیدا می کنند که آسیب های جبران ناپذیری را بدنبال دارد.

2.2- مهریه های سنگین
حکمت وجود مهریه، تعدیل روابط زن و مرد و نیز ایجاد پیوند عمیق در زندگی آینده است. در واقع مهریه، از آن جا پدید آمد که در متن خلقت، نقش هر یک از زن و مرد، مغایر نقش دیگری است. مرد، در مقابل غریزه، از زن ناتوان تر است. این ویژگی، همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود. برعکس، مرد را وادار کرده است که به زن، اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یکی از آن اقدامات، این بوده که مرد برای جلب رضای همسر و به احترام موافقت او، هدیه ای نثار او می کرده است.
مهریه ی متعارف، با حیا و عفاف زن نیز، هم ریشه است، زیرا زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد. به همین جهت قرآن کریم، با لطافت و ظرافت بی نظیر تعبیر به صداق نموده است.
اما نکته مهمی که در آسیب شناسی خانواده باید به آن توجه داشت، این است که میزان مهریه، نباید با حکمت آن در تضاد باشد، چون در این صورت، آفت تحکیم نهاد خانواده می گردد.
بنابراین مهریه، باید حقیقتاً مفهوم هدیه را تداعی کند، و عامل داد و ستد و گروگان گیری نگردد. از این رو، سنگینی مهریه، نشانه شوربختی زن، و سبکی آن، نشانه برکت زن شناخته شده است.
بنا به منابع معتبر دینی از ديگر ويژگي‌هاي زن شايسته،‌ اندك بودن ميزان مهريه وي عنوان شده است. ترديدي نیست كه مهر ‌اندك و سبك، پسنديده و مورد سفارش اسلام است. از سوي ديگر بر خلاف باور برخی، مهريه سنگين به جاي آنکه عمل به دستور قرآن و باعث بركت ازدواج شود، موجب شومي و زمينه‌ساز عداوت و دشمنی بين همسران و خانواده‌هاي آنان است.
بنابراین با رد اين تصور، كه مهريه زن پس از طلاق مانع استيصال و پريشاني او مي‌گردد، آمار پرونده های دادگاههای خانواده نشان مي‌دهد بانواني كه به علت اختلاف خانوادگي به اجراي مهريه خود اقدام كرده‌اند، نهايتاً با بذل و بخشش مهريه در قالب طلاق خلع، مبادرت به جدایی كرده‌اند.

3.2- آشنایی قبل از ازدواج
تردیدی نیست که ارتباطي كه بين دختر و پسر قبل از ازدواج بوجود مي آيد بايد در جهت شناخت يكديگر براي يك ازدواج موفق باشد و اگر غير از اين باشد مشكلات فراواني براي آنها بوجود مي آيد. تحقيقات نشان مي دهد اكثر دوستي هاي خياباني منجر به بروز مشکلات پیچیده ای خصوصاً برای دخترها شده است. شاید مهمترین علت آن احساس همراه با نگرانی در طرف مقابلشان است که همواره از این مسئله رنج می برد که به هر دلیل، ممکن است در آینده پیوندشان با خیانتی مشابه در معرض آسیب قرار گیرد. بنابراین اگر طرفين مي خواهند از يكديگر شناخت پيدا كنند بايد اين آشنايي زیر نظر خانواده ها باشد. به عبارت دیگر دختر و پسر بايد از هم شناخت داشته باشند، اما نه اینکه به این بهانه بخواهند صرفاً به اشباع نیازهای غریزی خود بپردازند.
بنابراین انگیزه هایی که در برخی روابط امروزی ترویج می شود یکی از اصلی ترین آفت هایی است که در نهایت به فرهنگ تجرد گرایی می انجامد. از جمله اینکه ابراز می‌شود: چون بین آنان مهریه ای تعیین نگردیده و اساس انعقاد آن بر پایه علاقه و صمیمت استوار گشته، بنابراین از دوام و بقاء بیشتری برخوردار است. در حالی‌که بر کسی پوشیده نیست که روحیه تنوع‌طلبی غیر قابل مهاری که در شخصیت برخی مردان وجود دارد از یک سو، و یکنواخت ‌شدن زندگی با گذشت زمان از سوی دیگر، شرایطی را فراهم خواهد آورد که موجب سیری و سردی در زندگی می‌شود و چون بنیان این آشنایی ها بر اصول منطقی و ضوابط الزام‌آور قانونی استوار نیست، چنین روابطی هر لحظه در معرض انواع آسیب‌ها و تهدیدها قرار می‌گیرند.

3- آثار و تبعات ازدواج های قانونی
از جمله معيارهايي كه باید مورد توجه جدي در انتخاب همسر قرار گیرد، التزام و پایبندی به ارزش های عرفی و قانونی است تا بتواند ضمن جلب حمایت های گوناگون، باعث زندگی پایدار شود. بنابراین بر خلاف نظر برخی از جوانان امروز که معتقدند که در زندگی مشترک بدون ازدواج، هرگاه یکی از طرفین یا هر دو احساس کنند که نمی‌توانند به این رابطه ادامه دهند یا علاقه‌مند به زندگی با فرد دیگری هستند، می‌توانند آزادانه و بدون طی مراحل قانونی و دردسر ساز طلاق، به زندگی مشترک خود خاتمه دهند، اتفافاً چالش اصلی همین سهولت جدایی و امکان ایجاد ارتباط سریع با چهره‌های جدید است؛ زیرا این روش، انتخاب همسر را در ردیف همکلاسی‌های دوران تحصیل قرار می‌دهد و روابط بین آن‌ها را متزلزل می‌گرداند.
بعلاوه باید توجه داشت که به طور منطقی بنیان هر قراردادی را اصول و قواعدی تشکیل می‌دهد که از منظر حقوقی نه تنها لازم الاجراست، بلکه تضمینی برای دوام و پایداری آن به شمار می‌رود و در صورت نقض تعهد، راه‌هایی برای جبران خسارت آن پیش‌بینی گردیده است. بر همین مبنا، عاقلانه به نظر نمی‌رسد که امر ازدواج به عنوان بزرگ‌ترین انتخاب در زندگی هر فرد، از این اصول و مبانی پیروی نکند.
در این راستا مطابق قانون جدید حمایت خانواده، نظام حقوقی ما در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است، مورد حمایت قرار می‌دهد. نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است، که در حال حاضر و بنا به قانون اشاره شده، ثبت رسمی آن میسر گردیده و در یک مورد، یعنی طفل حاصل از ازدواج موقت، ثبت آن اجباری است، و دو مورد دیگر یعنی در فرض شرط ضمن عقد نکاح موقت یا در توافق بعدی، منوط به اراده طرفین می‌باشد. بنابراین از نظر حقوقی در خصوص فرزندان حاصل از ازدواج موقت و دائم هیچ تفاوتی نیست؛ زیرا با اجباری‌شدن ثبت رسمی هر دو مورد، حقوق کودکان به ‌نحو کاملی مورد حمایت قرار می‌گیرد؛ چون از همان ابتدا و قبل از تولد، پدر شرعی او دور از هر ابهامی شناسایی و برای زوجین سند زوجیت ازدواج صادر می‌گردد.
از جمله مسائل دیگر این است که، در زندگی مشترک خارج از چارچوب های شرعی و قانونی (هم باشی سیاه) زنان در فضای عاطفی‌تری قرار می‌گیرند و بالتبع بر قول و قرارهای بدون پشتوانه طرف مقابل اعتماد می‌کنند، لذا بیشتر دچار خسارت می‌گردند. زیرا پس از طی دوره ای که عقلانیت بر احساس طرفین غلبه می‌یابد، در صورتی‌که طرف مقابل به ایجاد روابط جدید‌تری دست بزند و وی قربانی خیانت شود، دچار لطمات روحی و صدمات حاصل از بی‌وفایی خواهد شد. بویژه در فرض باردار شدن، عواقب و آثار شوم آن از جمله نگهداری فرزندان نامشروع و محرومیت از ارث، بر آنان تحمیل می‌شود. به‌علاوه، نظر باینکه فضای عاطفی این روابط به کینه‌ورزی و نفرت تبدیل شده، در نتیجه فرزندان طعمه‌های خوبی برای صیادان جرایم سازمان یافته می‌گردند. در نهایت اینکه آنها وقتی متوجه پوچی توجیهات و شعارهای طرف مقابل می‌گردند که، از خانواده خود فاصله گرفته‌اند و اگر بخواهند به قانون پناه آورند، پیشاپیش خود را از پیش‌نیازهای لازم که همانا احراز رابطه زوجیت شرعی است، محروم ساخته اند.
بنابراین، بنظر می رسد ارائه فرمول ازدواج موقت ضمن مهار آثار و عواقب روابط این چنینی اولاً: موجب می شود طرفین به مقصود خود، یعنی تشکیل زندگی بر پایه عشق و علاقه واقعی، نائل ‌شوند، ثانیاً: حداقل ساماندهی در این بخش از جامعه به وجود می آید تا اگر صداقت و وفاداری طرفین نسبت به یکدیگر ثابت شد، به طور طبیعی و با هدف بهره‌مندی از آثار زندگی پایدار به ازدواج دائم روی بیاورند. ثالثاً: اگر هر یک از آن‌ها در دوره ازدواج موقت و در عرصه ‌راستی‌آزمایی نمره ی قبولی نگرفت، با بذل مدت از جانب مرد و نیز حق طلاق متکی به عسر و حرج از جانب زن، موضوع به طور منطقی از طریق دخالت دادگاه خاتمه یابد. به عبارت دیگر، چنانچه به هر علتی حاضر به قبول محدودیت‌های ازدواج دایم و خواهان زندگی مشترک در این قالب نباشند، با کمترین خسارت بتوانند از هم جدا شده و فرصت دوباره ‌سازی زندگی مجدد را، متکی به ظرفیت های فامیلی و عرفی به دست آورند.

نتیجه گیری
واقعیت این است که هر مردی نیاز به همسری دارد که بتواند در کنار او احساس شادابی و نشاط داشته و ضمن اشباع حس غریزی و عاطفی یکدیگر، خانه و کاشانه او محیطی تلطیف شده در جهت حفظ آرامش روانی باشد. متقابلاً، هر زنی در زندگی خود به داشتن همسری می اندیشد که بعنوان تکیه گاهی مطمئن، عمود خیمه او بوده و از چنان استواری و استحکامی برخوردار باشد که در فراز و فرود های روزگار پا بر جا بماند.
بنابراین چنانچه هنگام همسر گزینی نیازهای ذاتی و فطری فوق ملحوظ شود، نه تنها حس باهم بودن را حاصل می کند، بلکه گریزی از برای رفع تنهایی و دفع آفتی است که همواره از انسان سلب آرامش می کند. با این توصیف بر خلاف باور برخی که هدف اصلی از ازدواج را اشباع حس شهوانی صرف می دانند و به همین دلیل فقط زیبایی و وجاهت ظاهری را معیار انتخاب می شناسند، مانایی و جاودانگی در زندگی هنگامی حاصل می شود که هدف از ازدواج تحصیل اخلاق و معنویت تلقی شده، تا برآیند آن حفظ صفا و محبت و التزام به وفاداری در این پیمان مقدس گردد.

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی امور فرهنگی قوه قضائیه

اشتراک گذاری در فیسبوک اشتراک گذاری در توییتر اشتراک گذاری در گوگل پلاس
دیدگاهها

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

قالب وردپرسدانلود رایگان قالب وردپرسپوسته خبری ایرانیقالب مجله خبریطراحی سایتپوسته وردپرسکلکسیون طراحی